زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

ولادت یحیی





حضرت یحیی بن زکریا (علیه‌السّلام) یكی از پیامبران بنی اسرائیل است كه نام مباركش پنج بار در قرآن آمده است با دعای حضرت زکریا متولد شد.


۱ - دعای زکریا



حضرت زکریا (علیه‌السّلام) همیشه اهل دعا و راز و نیاز بود، ولی دیدن منظره غذاهای بهشتی کنار محراب حضرت مریم (علیهاالسّلام)، و استجابت دعاهای مریم (علیهاالسّلام)، گویی جرقه‌ای بود که چاشنی قلب او را منفجر کرد و سخت تحت تاثیر قرار گرفت. سالها بود تقاضای فرزندی از خدا نموده بود، تا پس از او وارث او گردد، ولی نتیجه نگرفته بود. شاید زکریا (علیه‌السّلام) دیگر امید نداشت تا دارای فرزند شود، زیرا هم خودش به نهایت پیری رسیده بود و هم همسرش پیر شده بود، چنان که از ابن عباس نقل شده: «زکریا صد و بیست سال داشت، و همسرش دارای نود و هشت سال بود.»
اما دیدار منظره میوه‌های بهشتی تابستانی در فصل زمستان و به عکس، روح و جان او را سرشار از امید کرد، و دریافت که می‌تواند در فصل پیری دارای میوه فرزند شود، چنان که مریم (علیهاالسّلام) در غیر فصل میوه، دارای میوه‌های گوناگون شده است. در همین جا بود که به خدا عرض کرد:
«رب هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعاء؛ خداوندا! از طرف خود فرزند پاکیزه‌ای (نیز) به من عطا فرما، که تو دعا را می‌شنوی.».
طولی نکشید که فرشتگان در آن موقع که او در محراب ایستاده و مشغول نیایش بود صدا زدند: «که هان‌ای زکریا! خداوند تو را به یحیی بشارت می‌دهد، در حالی که کلمه خدا (حضرت عیسی (علیه‌السّلام ) ) را تصدیق می‌کند و آقا و رهبر خواهد بود، و از هوی و هوس برکنار، و پیامبری از صالحان است.» .

۲ - اندیشه زکریا



زکریا (علیه‌السّلام) (که به چگونگی داشتن فرزند در سنین پیری می‌اندیشید) گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد در حالی که پیری به من رسیده، و همسرم نازا است.»
خداوند به او فرمود: «این گونه خداوند هر کاری را که بخواهد انجام می‌دهد.»
زکریا (علیه‌السّلام) که می‌خواست قلبش سرشار از یقین گردد و ایمانش به مرحله شهود برسد (چنان که ابراهیم خلیل (علیه‌السّلام) برای آرامش قلبش، تقاضای مشاهده صحنه معاد کرد) از این رو به خدا عرض کرد: «پروردگارا! نشانه‌ای برای من قرار ده! »
خداوند فرمود:
«آیتک الا تکلم الناس ثلاثه ایام الا رمزا و اذکر ربک کثیرا و سبح بالعشی و الابکار؛ نشانه تو آن است که سه روز جز به اشاره و رمز با مردم سخن نخواهی گفت (و زبانت بدون علت ظاهری از کار می‌افتد) پروردگارت را (به شکرانه این نعمت) بسیار یاد کن، و به هنگام صبح و شام او را تسبیح بگو.» (دعای زکریا (علیه‌السّلام) و استجابت آن بشارت به فرزندی به نام یحیی (علیه‌السّلام) ، به طور مشروح در سوره مریم، آیه یک تا یازده آمده است.) .
زکریا از محراب عبادتش به سوی مردم آمد و با اشاره به آنها گفت: صبح و شام (به شکرانه این نعمت) خدا را تسبیح گویید..
آری این علامت آشکار شد، زکریا (علیه‌السّلام) دید بدون علت زبانش بسته شد ولی هنگام ذکر خدا، زبانش گشوده می‌شد، او از همین راه دریافت و یقین کرد همان خدایی که زبان بسته را برای ذکر می‌گشاید، قادر است که رحم بسته (بر اثر نازایی) را بگشاید و از آن، فرزندی به وجود آورد.
او در این سه روز، با اشاره لبها و تکان دادن سر، با مردم سخن می‌گفت، و بقیه را به ذکر خدا و سپاسگزاری پروردگار به خاطر بشارت به داشتن فرزند اشتغال داشت.

۳ - تولد حضرت یحیی



طولی نکشید که همسر زکریا (علیه‌السّلام) احساس بارداری کرد، و پس از مدتی یحیی (علیه‌السّلام) چشم به جهان گشود و حضرت زکریا و همسرش، پس از سالها امید و آرزو دارای فرزندی مبارک شدند.
شاید این حادثه مقدمه‌ای بود تا اذهان مردم برای تولد حضرت عیسی (علیه‌السّلام) بدون پدر آماده گردد، و بدانند همان خدایی که قادر است از زن و شوهر پیر فرزندی به وجود آورد، قدرت آن را دارد که به بانویی بدون شوهر، فرزندی بدهد.
به هر حال باید به خدا توکل کرده و قدرت بیکران او را باور نمود و نسبت به الطاف ذات اقدس او امید سرشار داشت.

۴ - گریه یحیی بر امام حسین



حضرت زکریا (علیه‌السّلام) از درگاه خداوند خواست تا نامهای پنج تن آل عبا را به او بیاموزد. خداوند نام آنها را به او آموخت.
زکریا ـ(علیه‌السّلام)هر گاه نام محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ، علی (علیه‌السّلام) ، فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و حسن (علیه‌السّلام) را به زبان می‌آورد، غم و اندوه از او برطرف می‌شد. ولی وقتی که نام حسین (علیه‌السّلام) را به زبان می‌آورد، بی اختیار منقلب شده و اشکهایش جاری می‌گشت و نفس هایش به شماره می‌افتاد. روزی به خدا عرض کرد: «خداوندا! چه شده که وقتی نام محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، علی (علیه‌السّلام)، فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و حسن (علیه‌السّلام)را به زبانم می‌آورم، اندوهم برطرف می‌گردد، ولی همین که نام حسین (علیه‌السّلام)را به زبان می‌آورم منقلب می‌شوم و اشکهایم سرازیر می‌شود؟»

۴.۱ - خبر شهادت امام حسین


خداوند ماجرای جانسوز شهادت حسین (علیه‌السّلام) را به او خبر داد و فرمود:
«کهیعص» کاف اشاره به کربلا است، هاء اشاره به هلاکت عترت حسین (علیه‌السّلام)است، یاء اشاره به یزید ستمگر است که موجب ظلم به حسین (علیه‌السّلام) می‌شود، عین اشاره به عطش حسین (علیه‌السّلام) است، و صاد اشاره به صبر او است.
وقتی زکریا قصه حسین (علیه‌السّلام)را شنید، سه روز از مسجد بیت المقدس بیرون نیامد و برای مصائب حسین (علیه‌السّلام)گریه و ناله کرد و گفت: «خدایا! آیا علی و فاطمه (علیهما السلام ) را به چنین مصیبت جانسوزی مبتلا می‌کنی؟!. ..»
آن گاه عرض کرد: «خدایا! به من فرزندی بده که در این سنین پیری چشمم از او روشن گردد. سپس علاقه آن فرزند را در قلبم بیفکن، آن گاه همان گونه که محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حبیبت، را به فاجعه جانسوز قتل فرزندش مبتلا کردی، مرا نیز به فاجعه جانسوز قتل پسرم مبتلا گردان تا من نیز همدرد پیامبر اسلام گردم.»
خداوند حضرت یحیی (علیه‌السّلام) را به زکریا داد و همین حضرت یحیی (علیه‌السّلام) به خاطر نهی از منکر، به فرمان طاغوت زمان، کشته شد و سرش را در میان طشت طلا نهادند، و جریان شهادتش شبیه شهادت حسین (علیه‌السّلام)، جانسوز بود.

۵ - نجات زکریا از تنهایی



سالها بود که حضرت زکریا (علیه‌السّلام) از تنهایی و نداشتن فرزند که یار و یاور او باشد رنج می‌برد، و با امیدی سرشار به خدا دل می‌بست و از خدا می‌خواست که او را تنها نگذارد. سرانجام خداوند او را از تنهایی بیرون آورد، و یحیی (علیه‌السّلام)را به او داد، و زندگی او و همسرش را با داشتن چنین فرزندی نورانی، سامان بخشید.
خداوند از این رو آنها را مورد الطاف سرشارش قرار داد که در انجام نیکی‌ها سرعت می‌نمودند و همواره به خاطر عشق به رحمت خدا، و ترس از عذاب او، او را می‌خواندند، و خضوع و اخلاص خاصی در در خانه خدا داشتند..
یحیی (علیه‌السّلام) همدم و مونس خوبی برای پدر و مادرش بود، و عصای پیری آنها در جهت ظاهر و باطن به شمار می‌رفت، و به راستی که آنها را از تنهایی بیرون آورد، و یار و فرزند صالحی برای آنها شد.
آری کسانی که با قلبی صاف و پاک، و اخلاصی بی شائبه به درگاه خداوند بروند این گونه به نتیجه درخشان می‌رسند، و زندگی با صفا و درخشنده پیدا می‌نمایند.

۶ - عناوین مرتبط



حضرت یحیی؛ قصه حضرت یحیی.

۷ - پانویس


 
۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۲، ص۲۸۸.    
۲. آل عمران/سوره۳، آیه۳۸.    
۳. آل عمران/سوره۳، آیه۳۹.    
۴. آل عمران/سوره۳، آیه۴۱.    
۵. مریم/سوره۱۹، آیه۱۱.    
۶. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۷۸.    
۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۹۹۰.    


۸ - منبع



سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «ولادت یحیی»، تاریخ بازیابی۹۴/۱۱/۲۱.    

رده‌های این صفحه : مقالات اندیشه قم




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.